یکی از شاگردان شیخ خیاط نقل می کند:
زنی بود که شوهرش سید و از دوستان شیخ بود.
او خیلی شوهرش رو اذیت می کرد پس از چندی آن زن فوت کرد هنگام دفنش شیخ وجود داشت بعد فرمود:روح این زن جدل می کرد که مردم چطور شده!
موقعی که خواستند او را دفن کنند اعمالش به شکل سگ درنده سیاهی ظاهر شد.
همین که فهمید این سگ باید با او دفن شود متوجه شد چه بلایی سر خود آورده شروع کرد به التماس و نعره زدن !
دیدم خیلی ناراحته لذا از این سید خواهش کردم که حلالش کند او هم به خاطر من حلالش کرد.
سگ رفت و او را دفن کردند.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 355
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6